نویسنده: حمیدعنایت



 
جنبش وطن پرستی در مصر چون حس آگاهی و غیرت مصریان را فقط در زمینه ی مسائل و منابع وطن خویش برمی انگیخت و توجه آنان را به جریانهای سیاسی و اجتماعی مصر منحصر می کرد تا اندازه ای با جنبش یگانگی همه ی اعراب مباین بود. وی نمی توان شک داشت که رواج مفاهیم وطن و وطن پرستی در میان اعراب و بعدها پیدا شدن مفهوم وطن عربی، که یکی از پایه های ناسیونالیسم عرب خود را وامدار بنیادگذاران وطن پرستی مصری به ویژه مصطفی کامل دانسته اند.(1)
با آنکه مصریان از زمان طهطاوی کم و بیش به مفهوم امروزی وطن آشنا شده بودند، لیکن گسترش واقعی آگاهی قومی و وطن پرستی از زمان قیام عرابی پاشا و اشغال مصر به دست انگلستان (1882) روی داد.
یکی از نویسندگان مصری که در دوره ی قیام عرابی پاشا، پیشوای ادبیات وطنی در مصر به شمار می رفت و در سازمان دادن به مبارزات وطن خواهان نیز شرکت داشت، عبدالله ندیم (درگذشته به سال 1896/1314) که به سبب شرکت در نهضت عرابی پاشا و مخالفتهایش با سیاست انگلیس سرانجام به قسطنطنیه تبعید شد و تا پایان عمر درآنجا ماند.(2) ندیم، مجله ای به نام «التنکیت و التبکیت» در قاهره منتشر کرد و مقاله ی او در شرح معنی وطن در شماره ی ششم ژوئن 1881 این مجله را از نخستین مقالات جدی است که به زبان عربی در این مبحث نوشته است. ندیم بزرگترین رکن شعور وطنی را زبان می داند و به همین دلیل به نظر او مؤثرترین راه تقویت شعور وطنی، تأسیس مدارس هرچه بیشتر برای آموزش درست زبان عربی است. نوشته اند که ندیم این عقیده را نامق کمال نویسنده ی اصلاح طلب ترک (1840-1888) گرفته است.(3) ولی احتمال قویترآن است که این هر دو نویسنده عقیده ی خود را بطور مستقیم یا غیر مستقیم ازهردر (Herder)متفکرآلمانی (1744-1803) اقتباس کرده اند، که آراء او راجع به تأثیر زبان و در تکوین قومیت در میان روشنفکران ناسیونالیست اروپایی و نیز ترکان درس خوانده غرب در قرن نوزدهم رواج فراوان داشت. ضمناً ندیم نمایشنامه ای هم به نام وطن نوشته که گزارشی از گفتگوی خیالی یک مصری تجددخواه و یک مصری قدیمی مآب است. این نمایشنامه نیز از نمایشنامه ی نامق کمال به همین نام اقتباس شده ولی ارزش هنری و ادبی آن کمتر از نمایشنامه ی نامق کمال است. اجرای نمایشنامه ی نامق کمال در قسطنطنیه در سال 1292-1876 با ابراز احساسات توده ی مردم بر ضد حکومت استبدادی همراه شد.(4)

الکلم الثمان

نویسنده ی دیگری که در گسترش اندیشه ی وطن پرستی در این دوره از تاریخ مصر سهم فراوان داشت، شیخ حسین المرصفی (در گذشته به سال 1889/1307 استاد دانشگاه الازهر بود.
مرصفی کتابی دارد به عنوان «الکلم الثمان» (هشت واژه) در توضیح معنای هشت واژه مهم سیاسی: امت و وطن و حکومت و عدل و ظلم و سیاست و حریت و تربیت. او فقط معنای لغوی این واژه ها را شرح نداده بلکه بیشتر به مفهوم سیاسی و اجتماعی آنها نظر داشته است. تعریف او از امت نمودار اندیشه ی تجددخواه اوست، زیرا او امت را جماعتی از مردمان می داند که علاوه بر دین، زبان و سرزمین مشترک نیز داشته باشند.
ولی مهمتر از اینها حس همبستگی و همکاری سودبخش (تعامل ارتفاقی) میان افراد ملت و احترام و تساهل آنان در برابر حقوق و عقاید یکدیگر و به ویژه فروتنی و خوشرفتاری فرمانروایان و بزرگان در حق مردم فرومایه و آمادگی آنان برای شنیدن عیب جوییهای و شکوه های زیردستان است.(5)
در تعریف وطن نیز مرصفی مانند عبده بیشتر به معنای استعاری و اصطلاحی آن توجه دارد و به این تعبیر هشت مصداق برای آن باز می شناسد: روان، که جایگاه ادراکات است. تن، که جایگاه روان است. جامه، که در برگیرنده ی تن است. و خانه و دروازه و مرزوبوم (قطر) و سرزمین و جهان که جایگاه زیست آدمیند. هر یک از اینها حقوقی بر انسان دارد که مرصفی یکایک آنها را برمی شمارد. آنگاه به تعریف سرزمین می رسد و دوباره تعدد زبان را در پراکندگی ملتها از یکدیگر و زیستن آنان در جایگاه های جدا از هم عامل اساسی می شمرد.(6)
مفهوم او از حکومت بیشتر به مفهوم لیبرالهای اروپایی قرن نوزدهم همانند است تا به مفهوم مسلمانان از خلافت و حکومت. در نظر او حکومت، اقتداری است برای حمایت وطن و نگاهداری افراد آن از آزار و دست درازی آنان به حقوق یکدیگر، «به روشی نزدیک به رضایت مردم» (علی وجه یقرب من رضاء الکافه).(7) آزادی نیز در تعریف او از سه عنصرآگاهی و سربلندی و مسئولیت فراهم می آید.(8)
با آنکه آشکار است که مرصفی در رساله اش از ترجمه های نوشته های آزادیخواهان کشورهای گوناگون اروپایی مایه ی بسیارگرفته است، لیکن از هیچ نویسنده ی اروپایی نام نمی برد، بلکه همه جا به آیات قرآنی و احادیث نبوی و روایات پیشوایان اهل سنت استناد می کند.

پی نوشت ها :

1. ــــــ کتاب «سرنوشت مصر» نوشته ی محمد نجیب، از رهبران کودتای ضد فاروق، در سال 1952: (Egypt's Desitiny, Victor Gollancz, London, 1955, p.48).
2. شرح حال کامل عبدالله ندیم را برادر او عبدالفتاح ندیم در کتاب به عنوان: «سلفات الندیم فی منتحبات السید عبدالله ندیم» (قاهره 1901) فراهم آورده است.ـــــ احمدبهاء الدین، «ایام لها تاریخ»، از انتشارات روزالیوسف، قاهره، 1954، ص10به بعد:«ه.ا.ر.گیب»، «پژوهشهائی در ادبیات معاصر عرب»
(H. A. R. Gibb, Studies in Contemporary Arabic Literature, in Bulletin of the School of Oriental Studies, vol IV/ London, 1926-28/p.755)
آنژلوسامارکو، «تاریخ مصرنو»
(Angelo Sammarco, Histoire de L'Egypte Modern, 1' Institut francais d'archeologic oriental vol III, Cairo, 1937/p. 3/8 et seg).
3. سامارکو، کتاب یادشده، ص319.
4. ریچارد هارتمان، «اسلام و ناسیونالیسم»، ص30-36.
(Richard Hartmann, Islam und Nationalismus) p. 22/30-36.)
5. شیخ حسین مرصفی، «رساله ی الکلم الثمان»، قاهره (1881/1880/1298)، ص2-15.
6. همان کتاب، ص27.
7. همان کتاب، ص30.
8. همان کتاب، ص36.

منبع: عنایت، حمید؛ (1370)، سیری در اندیشه سیاسی عرب: از حمله ناپلئون به مصر تا جنگ جهانی دوم، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ هفتم 1389.